عاشقانه کوتاه
تیک تیک ساعت دوباره عشق و به یادم می یاره
نگاه عاشق تو رو به یاد چشمام می اره
حرف های بچه گانه ای که می زدیم به همدیگه
اشک های بی غروری که همش می ریخت با یک گله
چه روزای شیرینی بود اون لحظه های عاشقی
اون رویای قشنگی که ساختیم با هم از زندگی
ثانیه های بی کسی اصلا تمومی نداره
انگار باید تنها باشم تا اخر عمر با غصه
دلم می خواد بیا پیشت چرا خدا تورو گرفت
ای کاش می شد به جای تو منو از دنیا می گر فت
سراب
شعر عاشقانه
اهای تو که دم از صداقت می زدی
رفتی و اشیو نمو بهم زدی
گفتی یه عمری برام دلوا پسی
یه عمریه به عشق من دل بسته ای
ساده بودم که گوش به حر فات می دادم
بچه بودم یکسره بی تا بت بودم
با اون نگاه مهربون چه زود منو گولم زدی
چه زود منو به بود نت عادت دادی
اصلا به فکرم نرسید که رفتارات ظاهرین
کارتو خوب بلد بودی باید بهت تبریک بگم
سراب
عاشقانه
چه زود از من گذشتی بی بهونه
نخواستی باشی و عشقی بمونی
بودم بازیچه ای عاشق همیشه
گرفتار نگاهت خیلی ساده
نمی دونم چرا خیسی چشمام
می اره خنده رو به روی لبهات
نمی دونم چرا بغض صدایم
نمی كنه یكم دلتو اروم
تو كه عشقم برات مثل یه خواب بود
چرا كردی منو انقدر پریشون
سراب
مد شده تو زمونه
بی وفایی ارزونه
دلا می شكنه اسون
غم می یاره فراوون
محبتها كم شده
قلبها همه سنگ شده
حروم شده عاشقی
مجنون نمی شه كسی
عشق رفته تو قصه ها
جاش اومده غصه ها
گذشت رفته از یادها
بی رحم شدن ادما
سراب